ادامه
صدا ترسناک شد و بلند ، همه ی کسایی که داشتن بات گروه های دیگه میجنگین وایسادن و به صدا دقت کردنوقتی بر میگردن یه اژدها ی گنده رو میبینن
ویوار : من این اژدها رو به اینجا اوردم که ببینم کدوم گروه میتونه این اژدها رو شکست بده
اینم عکس اژدها
خیلی از جادوگرا با دیدن این اژدها ترسیدن
همون موقع نایتمر اسنو صدای خیلی بلندی رو با جادوش ایجاد میکنه ، اژدها عصبی میشه و آتیش به وجود میاره ،
اسنو دریم هم با جادوش آب خیلی خیلی سردی رو رو آتیش میریزه که آتیش از بین میره ، انه لیز هم با جادوش زلزله
ایجاد میکنه و ما همه یه جایی رو میگیریم که نیوفتیم ، اژدها پاهاش لیز میخوره میوفته ، دایمند میپره و یه سنگ گنده
رو بر میداره و میپره به سمت اژدها تا سنگ و به سر اژدها بزنه ، اما اژدها متوجه میشه و با دایمند و پرت میکنه رو زمین
دایمند : آییییییییی
من هم با جادوم پاهاش اسیب میرسونم ، سانتس میپره رو اژدها و با جادو محکم به دست اژدها اسیب میرسونه
اژدها صدای وحشتناکی از خودش در میاره
امیلی هم هی دور سرش میچرخید ، سر اژدها گیج رفت و عصبی سد و حمله کرد
همه تندی پناه گرفتن ، اسنواونت سریع این ور و اون ور میره تندی میره و دم اژدها رو میلی محکم میکشه
اژدها دردش میگیره و اسنواونت رو محکم پرت میکنه رو زمین و به سمتش آتیش پرت میکنه ، اسنواونت جاخالی میده
روزیلا هم میره و پشت سر هم به سمت اژدها چاقو پرت میکنه
اژدها هم پرواز میکنه اجازه نمیده که روزیلا بهش اسیب برسونه ، انه لیز هم میاد و با جادوش حواس اژدها رو با جادوش
پرت میکنه و روزیلا هم چاقو رو به ، پا و دست اژدها میزنه ، اژدها پرواز میکنه و میره
چند دقیقه بعد متوجه ی اومدن یه اژدهای دیگه شدیم
اینم عکسش
استلا نگاهی به ماندانا میکنه و میگه : حاضری ؟
ماندانا: حاضرم
بعدش ماندانا سریع با جاروی جادوییش میره تو یه کوهی که به اژدها نزدیک باشه ، استلا هم مثل ماندانا با جاروی
جادوییش میره رو کوهی که اونم به اژدها نزدیک بود ، هردو یه سنگ گنده پیدا میکنن ، ماندانا و استلا با هم برای
اژدها سوت میزنن مه اژدها بالا رو نگاه کن و تا نگاه میکنه ماندانا و استلا سنگ های گنده شونو پرت میکنن
میگن : بگیییییییرش
سنگه محکم میخوره به پشت و دم اژدها
اژدها میوفته و صدای بلندی در میاره
ویولت هم غیب میشه و رو سر اژدها ظاهر میشه ، سریع با جادوش یه یخ گنده ظاهر میکنه و به دایمند علامت میده
دایمند هم عالمه یخ گنده ظاهر کرد و رو یکی از کوه هایی که ماندانا و استلا رفتن رفت ، بعدش هر دوتا یخ ها رو
به سر اژدها زدن
اژدها داشت میوفتاد که ویولت سریع با جاروش میره رو زمین
فلاترجین میره پیش اژدها و هی تعغیر شکل میده ، اژدها که خیلی تعجب کرده بود ، انه لیز حواس اژدها رو پرت میکنه
بعدش فلاترجین خودش و به شکل اژدها میکنه و به اژدها حمله میکنه ، ولی اون یکی اژدها فلاترجین و محکم هل میده
و فلاترجین رو زمین میوفته خودش میشه
فلاترجین : نمیفهمم چرا این شکلی شد
اریلا همه جا رو تاریک میکنه و نایتمر اسنو صداهای خیلی بلندی ایجاد میکرد ، اژدها سعی مرد بفهمه این صدا از کجاست
ولی نمیتونست متوجه شه ، همون موقع جوبیس نور خیلی زیادی رو با جادوش ایجاد میکنه که اون نور خیلی به چشم اژدها
اسیب میزنه ،
اسنودراپ هم خیلی سریع این ور و اون ور میرفت و با جادوش هی به اژدها اسیب میرسوند ، جک هم زلزله ایجاد کرد و
اژدها افتاد ، استلا و ماندانا هم کلی وسیله به سمت اژدها پرت کردن و فلاترجین و امیلی هم با هم به اژدها اسیب
رسوندن .........
برای ادامه ۱۵ تا نظر
واااو0___0
عااالیییی بووود0_0
تچکر
بسیاااار عااالی
خواهششششش
لایک
من اسنواونتم
مرسی
بابا اسنواونت نه اسنواوت
اصلا اسمشو بگو اسنیوا
باشه ببخشید
عالیییییییییییییییییی
مرسییییی
عالی
مرسی
لایک
مرسی
عاااااااااااااااااالییییییییییییییییییییی
مرسی
سپرا:
بدم میاد چقندر میزارنم
معرکههههههه
مرسی
عالی عالی عالی عالیییییییییییییییییییییییییی
مرسی مرسی مرسی مرسیییی
عالی بود
مرسی