سرزمین دوستی
سرزمین دوستی

سرزمین دوستی

Cartoon Land

تولدتتتتت مبارککک داایمندددد جوووننمممم ❤❤❤

 

وسطی  تو هستی اون سانسته منم بغلیم  و بغلم یاسی شای و بغل تو فلاترجین و بغل فلاترجین شاینی دش 

میشه بگین کی درست حرف زده ؟؟؟ میشه بگین ؟

من دیروز به یگانه زنگ زدم


اونم گوشی رو داد به دختر عمش و دختر عمش کلی بهم فحش داد 


من گوشی رو دادم به خواهرم تا با اون دختر عمش حرف بزنه و بگه که بی ادب نباشه


مرجان به اون شماره زنگ زد و گفت : تو کی هستی که نیای فحش میدی هان ؟ دیگه نبینم بیای 


فحش بدی وگرنه هرجایی باشی میام تیکه تیکت میکنم فهمیدی چی گفتم؟


و گوشی رو قعط کرد 


امروز داشتم با یگانه صحبت میکردم که یگانه گفت ذیروز بهت گفته بودم که 


به مامان و بابات در مورده حرف های دختر عمم چیزی گفتی جواب ندادی


منم گفتم خواهر و برادرم میدونن ، میخوام به بابامم بگم 


یگانه گفت : اون نگفته تو هم نگو


و دعوامون شد


بعد یگانه گفت من همه ی اون حرفا رپ به دختر عمم میجفتم اونم مینوشتم


{{ این یعنی اون داشته به من فحشدمیداد }} 


چون من به یگانه یدونه موذی گفتم اونم به شوخی


بعدش دعوامون شدو دوستیمون تموم شد


حالا کی اینجا بهتر حرف زده


من ابی هستم


و اون یگانه سفید


قسمت هفتم سرزمین جادوگری همراه با اردو (( خنده داره))

منو دایسفیل و فلی رفتیم دم در خونه ی دایمند (( دختر شاه )) تا با ما بیاد


ما : وسیله هات و جمع کن و بیا


دایمند: اما اما اما


دایسفیل : اما اما چیه زود بااااششششش

خب برین ادامه تا ادامش

ادامه مطلب ...

هدیه ای به فلاترجین تستر عزیزم

فلاترجین تستر دیروز کمی ناراحت بودم منو ببخش من نمیخواستم

اون شکلی بشه . برای اینکه خوش حال شی و از نظرم ناراحت نشی و فراموشش کنی این 

عکس برای توعه . امید وارم خوشت بیاد

ببخشید دخترا اما ...........

چرااا تو اردو شرکت نکردین و نمیکنین

یعنی من باید به شما بگیم بیاین ت اردو شرکت کنین

واقا که

فقط تو اردو ۳ نفر شرکت کرده

من به ۷ یا۸ یا ۱۰ نفر نیاز دارم

اگه ۵ یا ۶ نفرم شد ایراد نداره فقط شرکت کنین دیگه

من نمیخواستم این شکلی دادو بی داد کنم ولی خیلی عصبی هستم

ببینم چیکار میکنین


قسمت اول سرزمین جادوگرا

خب خب خب


عزیز جون چرا موندی


داری منو نگاه میکنی


خب بپر ادامه دیگه

 
ادامه مطلب ...

خب داستان خواهرای جادویی بسیار بسیار طولانیه برای همین یه داستان دیگه درست کردم

همین شکل که گفتم ، داستان خواهرای جادویی خیلی خیلی طولانیه



برای همین یه داستان دیگه به اسم (( سرزمین جادوگرا )) درست کردم 



اسمم سابریناست


خب اینم منم

*********************